دیالوگ

دیالوگ
طبقه بندی موضوعی

رئیس جمهور:« آقابون شما نمی‌تونین اینجا دعوا کنید... اینجا اتاق جنگه! »

[Dr. Strangelove] [1964] [دکتر استرنج‌لاو]

هکیوو:«همه‌ی ما گاهی اوقات دلمون می‌شکنه... من هر وقت دلم می‌شکنه، میرم میدوم... وقتی میدوی بدنت آب شو از دست میده... و دیگه به راحتی گریه‌ات نمی‌گیره...»

[Chungking Express] [1994] [چانگ کینگ اکسپرس]

تئودور:«گاهی اوقات فکر میکنم همه ی احساس هایی که لازمه رو تجربه کردم... و از اینجا به بعد دیگه هیچ احساسی نخواهم داشت... هر احساسی هم که دارم فقط یه نسخه ضعیف تر از احساساتیه که قبلا داشتم...»

[Her] [2013] [او]

جک لاموتا:«اولین شبی که رفتم زندان پرسیدم دستشویی کجاست؟... نگهبان جواب داد: الان دقیقا داخلشی...!»

[Raging Bull] [1980] [گاو خشمگین]

سرهنگ:«اون نشانِ روی سینه‌ات چیه؟»

جــوکــر:«نماد صلح قربان.»

سرهنگ:«رو کلاهت چی نوشته؟»

جــوکــر:«متولد شده برای کُشتن، قربان!»

سرهنگ:«نماد صلح روی سینه‌ات، و اون شعار روی کلاهت! این‌ یه جور شوخیه مسخرست؟»

جــوکــر:«خیر قربان.»

سرهنگ:«خب پس اون چه معنایی میده؟ سوالمو جواب بده وگرنه در قبال انسانیت مسئول خواهی بود!»

جــوکــر:«فکر میکنم این نشان دهنده‌ی ماهیت متضاد انسان هاست، قربان.»

[Full Metal Jacket] [1987] [غلاف تمام فلزی]

آتیکاس:«یادت باشه که کشتن "مرغ مقلد" گناهه...»

جم:«چرا؟»

آتیکاس:«به خاطر اینکه مرغ مقلد کاری جز آواز خوندن برای لذت بردن ما انجام نمیده...»

[To Kill a Mockingbird] [1962] [کشتن مرغ مقلد]