آمون:«تو هرگز مست نمیکنی... این کنترلِ واقعیه... کنترل هم یعنی قدرت... این قدرته.»
اسکار:«به خاطر همینه از ما میترسن؟»
آمون:«ما قادریم اونها رو بکشیم، برای همین هم میترسن.»
اسکار:«میترسند چون میدونن ما میتونیم بدون دلیل اونها رو بکشیم... وقتی آدم مرتکب جرم میشه انتظار دیگهای نباید داشته باشه... اون رو میکشیم (فرمان مرگش رو صادر میکنیم) و احساس خوبی میکنیم، یا اینکه با دستهای خودمون میکشیم و احساس بهتری میکنیم... اما این قدرت نیست. این یعنی عدالت... با قدرت فرق میکنه... قدرت یعنی این که ما همیشه دلیلی برای کشتن داشته باشیم اما به این کار دست نزنیم.»
آمون:«به نظر تو قدرت اینه؟»
اسکار:«همون چیزی که امپراطورها داشتن ... روزی مردی دزدی کرد. آوردنش پیش امپراطور... خودش رو پرت کرد روی زمین و تقاضای عفو کرد. خوب میدونست قراره اعدام بشه... اما امپراطور اون رو بخشید، به اون ادم بی ارزش اجازه داد بره.»
آمون:«به نظرم تو مستی...»
اسکار:«به این میگن قدرت، آمون، این یعنی قدرت.»
[Schindler's List] [1993] [فهرست شیندلر]