دیالوگ

دیالوگ
طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «Martin Scorsese» ثبت شده است

آمستردام:«وقتی میخوای یه شاه رو بکشی، نباید تو تاریکی بهش خنجر بزنی. باید در حالی اونو بکشی که همه‌ی دربار بتونن مردنشو ببینن.»


Amsterdam: When you kill a king, you don't stab him in the dark. You kill him where the entire court can watch him die


[Gangs of New York] [2002] [دار و دسته‌های نیویورکی]

تراویس:«تو به اندازه‌ای سالمی، که خودت حس می‌کنی...»

[Taxi Driver] [1976] [راننده تاکسی]

کاستلو:«وقتی تصمیم می‌گیری یه چیزی برسی، می‌تونی بهش برسی. این چیزیه که اونا تو کلیسا بهت نمی‌گن. وقتی هم سن تو بودم: اونا می‌گفتن ما یا پلیس میشیم و یا جنایتکار... امروز چیزی که من بهت میگم اینه: وقتی یه اسلحه پر به سمتت نشونه رفته، چه فرقی میکنه کی باشی؟»

[The Departed] [2006] [مردگان : رفتگان]

تراویس:«تنهایی همه جا تو زندگی دنبالم بوده... تو کافه‌ها، ماشین‌ها، پیاده‌روها، فروشگاه‌ها، همه جا. هیچ راه گریزی نیست... من مرد تنهای خدا هستم

[Taxi Driver] [1976] [راننده تاکسی]

جک لاموتا:«اولین شبی که رفتم زندان پرسیدم دستشویی کجاست؟... نگهبان جواب داد: الان دقیقا داخلشی...!»

[Raging Bull] [1980] [گاو خشمگین]