دیالوگ

دیالوگ
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «American History X» ثبت شده است

بـاب:«زمانی بود که من همه چیز و همه کس رو متهم می‌کردم، به خاطر همه‌ی دردها و رنج‌ها و چیزهای زننده‌ای که مواجه‌شون می‌شدم... اما دیدم که این چیزها برای مردم هم اتفاق می‌افته... هر کسی رو متهم می‌کردم، مردم سفید پوست رو متهم می‌کردم، جامعه رو متهم می‌کردم، خدا رو متهم می‌کردم... ولی هیچوقت هیچ جوابی نگرفتم. به این دلیل که همیشه از خودم سوال‌های غلط می‌پرسیدم. تو باید سوال های درست از خودت بپرسی.»

درک:«مثل چی؟»

بـاب:«هر کاری که تا حالا انجام دادی، باعث شده زندگیت بهتر بشه؟»

[American History X] [1998] [تاریخ مجهول آمریکا]

دنی:«گمان می‌کنم الان وقتش باشه که بهتون بگم چی یاد گرفتم؛ نتیجه‌گیری من اینه که: نفرت مثل بار و بندیل سفر می‌مونه. زندگی کوتاه‌تر از اونیه که همیشه بخوای روش بشاشی. واقعا ارزششو نداره... "دِرک" می‌گفت که همیشه بهتره آخر مقاله رو با یه نقل قول تموم کنیم، می‌گفت: قبلا یکی حرف خیلی مهمی زده، پس اگه تو نمی‌تونی بهتر از اون حرف بزنی، ازش بدزد و محکم تکرارش کن!... پس من حرفای کسی رو انتخاب کردم که فکر کنم شما دوستش دارید: ""ما دشمنان همدیگه نیستیم، ما دوستان همدیگه‌ایم. ما نباید با هم دیگر دشمنی کنیم. گر چه افراط و تعصبات شدید ادامه داشته باشه، اما ما نباید پیوند دوستی و مهربانی را بشکنیم... صفحات اسرارآمیز تاریخ خواهند درخشید، یقینا وقتی دوباره نیکوترین ذات و سرشت طبیعت‌مان را لمس کنند.""»
(نقل قول از آبراهام لینکلن)

[American History X] [1998] [تاریخ مجهول آمریکا]