جانی:«پدرخوانده نمیدونم دیگه چیکار کنم...»
ویتو:«(با عصبانیت) اقلاً مثل یه مرد رفتار کن. چه مرگت شده؟ اینجوری میخوای هنرپیشه معروف هالیوود بشی؟ با گریه کردن مثل زنها؟! (با تمسخر: چیکار میتونم بکنم؟ چیکار باید بکنم؟) این مزخرفات چیه؟ خجالت داره... وقت صرف خانوادهات میکنی؟»
جانی:«البته که میکنم...»
ویتو:«خوبه. چون مردی که وقت صرف خانواده اش نکنه، هرگز نمیتونه یه مرد واقعی باشه... برو به خودت برس، غذا بخور، استراحت کن و تا یک ماه دیگه هم همین آقای رئیس استودیو اون نقش دلخواهت رو بهت میده!»
جانی:«تا اون موقع خیلی دیر شده. فیلمبرداری تا یک هفته دیگه شروع میشه.»
ویتو:«بهش پیشنهادی میدم که نتونه رد کنه.»
[The Godfather] [1972] [پدرخوانده]