نیک:«هروقت یاد همسرم می‌افتم، همیشه به سرش فکر میکنم. تصور میکنم که جمجمه‌ی دوست‌داشتنیش رو میشکافم، مغزشو درمیارم، و سعی میکنم به جوابِ سؤال‌هام برسم. اصلی‌ترین سؤال‌های هر ازدواجی: "داری به چی فکر میکنی؟" "حالت چطوره؟" "با همدیگه چیکار کردیم؟" "چه خواهیم کرد؟"»
[Gone Girl] [2014] [دختر گم‌شده]
رأس‌الغول:«یک روز، به جایی می‌رسی که آرزو میکنی... کاش کسی که دوست داشتی هرگز وجود نداشت... تا بتونی از دردت رها بشی...»
[Batman Begins] [2005] [بتمن آغاز می کند]
بیل:«به نظرت این تصویر زیبایی از مرگ و زندگی نیست؟: ماهی‌ای که روی فرش افتاده و بالاوپایین میپره... و ماهی‌ای که روی فرش افتاده و بالاوپایین نمیپره!»
[Kill Bill Vol.2] [2004] [بیل را بکش: بخش دوم]
نورمن:«اگه کسی رو دوست داری، هیچوقت نباید تنهاش بزاری. حتی اگه ازش متنفر باشی.»
[Psycho] [1960] [روانی]
کاتر:«هر حقه‌ی جادویی مرکب از 3 مرحله است. اولین مرحله "تعهد" نام داره. شعبده باز یه چیزی رو به شما نشون میده. یه دسته ورق، یه پرنده، یا یه انسان. نشون شما میده، شایدم از شما بخواد خوب بررسیش کنید تا بدونید واقعا وجود داره. بدون تغییر، و طبیعی... ولی البته حقیقت چیز دیگه‌ایه... مرحله دوم "بازگشت"ـه. ساحر اون چیز معمولی رو می‌گیره و یه کار غیرمعمولی روش انجام میده... حالا شما می‌خواهید دلیلش رو بفهمید ولی نمی‌تونید، چون شما درست به ماجرا نگاه نمی‌کنید. چون واقعا برای فهمیدن اسرار تلاش نمی‌کنید. خودتون سر خودتون کلاه می‌ذارید... ولی هنوز کسی تشویق نمی‌کنه، چون ناپدید کردن یه چیز کافی نیست. باید اونو برش گردونید... و اینجاست که هر حقه‌ای قسمت سوم هم داره... سخت‌ترین بخش... بخشی که ما بهش می‌گیم: حیثیت (پرستیژ)»
[The Prestige] [2006] [پرستیژ : حیثیت]
استلا:«وقتی یه مرد و یه زن همدیگه رو می‌بینن و از هم خوششون میاد، باید برن سراغ هم... همین، مثل واکنش دو ماده‌ی شیمیایی!... نه این که از همدیگه فاصله بگیرن و شروع به تحلیل همدیگه بکنن. مثل دو تا عروسک تو بطری!»
جــف:«خب، این یه راه خردمندانه برای نزدیک شدن به ازدواجه.»
استلا:«خردمندانه؟... هیچ چیز نسل بشر رو به اندازه همین خردمندی به دردسر نینداخته!... هه، ازدواج مدرن!»
[Rear Window] [1954] [پنجره پشتی]
