شاتر:«خوبه که آدم در لحظه زندگی کنه... بهترین نکتۀ "لحظه" اینه که همیشه فردا هم یه همچین "لحظه"ای وجود داره.»
[The Spectacular Now] [2013] [اکنون شگفتانگیز]
شاتر:«خوبه که آدم در لحظه زندگی کنه... بهترین نکتۀ "لحظه" اینه که همیشه فردا هم یه همچین "لحظه"ای وجود داره.»
[The Spectacular Now] [2013] [اکنون شگفتانگیز]
نیک:«هروقت یاد همسرم میافتم، همیشه به سرش فکر میکنم. تصور میکنم که جمجمهی دوستداشتنیش رو میشکافم، مغزشو درمیارم، و سعی میکنم به جوابِ سؤالهام برسم. اصلیترین سؤالهای هر ازدواجی: "داری به چی فکر میکنی؟" "حالت چطوره؟" "با همدیگه چیکار کردیم؟" "چه خواهیم کرد؟"»
[Gone Girl] [2014] [دختر گمشده]
استیون هاوکینگ:«از زمان آغازِ تمدن، مردم شدیداً به دنبال توجیهی برای نظمِ جهان بودن... باید چیزِ خیلی خاصی در موردِ حدود و قوانین جهان وجود داشته باشه... و چه چیزی میتونه خاصتر از این باشه که هیچ حد و مرزی وجود نداره؟ و تلاش و همت انسان هم نباید حد و مرزی بشناسه... همهی ما متفاوتیم. زندگی هرچقدر هم که بد به نظر برسه، همیشه کاری هست که بشه انجام داد و توش موفق بود... تا زمانی که زندگی هست، امیـد هم هست.»
[The Theory of Everything] [2014] [تئوری همهچیز]
نجـلا:«خب تو چه ارتباطی با دین و ایمان و معنویات داری؟ توی زندگیت یک بار هم شده مسجد بری؟ یک دفعه دعا کردی که از دین و معنویات بحث میکنی؟»
آیدین:«مگه برای بحث کردن دربارۀ دین، حتماً باید مسجد رفت!؟ مگه میشه همچین حماقتی!؟»
[Winter Sleep] [kış Uykusu] [2014] [خواب زمستانی]
ریگان:«من دارم سعی میکنم کار مهمی انجام بدم.»
سـم: «این کار مهمی نیست.»
ریگان:«این برای من مهمه! باشه؟ شاید برای تو و اون دوستای خیرهسرت مهم نباشه. ولی برای من این کار... آه خدای من... این شغل منه. این فرصتیه تا بالاخره یه کاری کنم، که ارزش داشته باشه.»
سـم: «برای کی ارزش داشته باشه؟ تو قبل از اینکه سومین فیلمِ کمیکبوکت ساخته بشه یه شغل داشتی؛ قبل از اینکه مردم فراموش کنن که کی داشت تو «لباسِ پرنده» نقش آفرینی میکرد. و حالا داری تو فیلمی بازی میکنی که برگرفته از کتابیه که 60 سال پیش نوشته شده. برای هزار تا آدمِ پیرِ سفیدپوستِ ثروتمند که تنها نگرانیشون اینه که بعد از تموم شدن فیلم کجا برن و کیک و قهوه بخورن... باهاش روبرو شو بابا، تو این کار رو برای خودِ هنر انجام نمیدی. تو داری اینکارو میکنی چون میخوای دوباره مطرح بشی. خب، همهی آدما تو این دنیا هر روزِ خدا دارن میجنگن تا مطرح بشن. و تو جوری رفتار میکنی که انگار همچین دنیایی وجود نداره. جایی که تو نادیدهاش میگیری اتفاقای زیادی توش میافته؛ جایی که البته تو رو فراموش کرده. منظورم اینه که تو فکر میکنی که کی هستی؟ تو از بلاگرها متنفری. توئیتر رو مسخره میکنی. حتی هیچ صفحه ای تو فیسبوک نداری. این تو هستی که وجود نداری. تو داری این کارا رو میکنی چون از مرگ میترسی. مثل آسایشِ ما، که برات هیچ اهمیتی نداره. و میدونی چیه؟ حق با توئه. اون کارِ مهمی نیست. تو آدمِ مهمی نیستی. بهش عادت کن.»
[Birdman; or The Unexpected Virtue of Ignorance] [2014] [بردمن؛ یا فضیلت غیرمنتظرۀ جهل]
فلچر:«در زبان انگلیسی هیچ کلمهای زیانآورتر از Good Job (کارِت خوب بود) وجود نداره.»
[Whiplash] [2014] [ویپلش: شلاق]