روشتو: «اوناییکه بخاطر زنده بودنشون خوشحالن، خوبن... اوناییکه بخاطر نمردنشون خوشحالن، خوب نیستن.»
[The Butterfly's Dream] [kelebeğin Rüyası] [2013] [رویای پروانه]
روشتو: «اوناییکه بخاطر زنده بودنشون خوشحالن، خوبن... اوناییکه بخاطر نمردنشون خوشحالن، خوب نیستن.»
[The Butterfly's Dream] [kelebeğin Rüyası] [2013] [رویای پروانه]
نیکوله:«شنیدی همیشه میگن "لحظه رو تصرف کن"؟... من فکر میکنم برعکس باشه... این لحظهست که ما رو تصرف میکنه.»
[Boyhood] [2014] [پسربچگی]
پسر:«چرا جمجمه ها میخندن؟»
حیدر:«چون مرگ میدونه که اونا کامل زندگی نکردن... و با مرگ نمیمیرن...»
[Haider] [2014] [حیدر]
آدام: «تو واقعا ازم چی میخوای؟»
تسا: «میخوام که تو تاریکی باهام باشی. که منو بگیری. که عشقتو بهم حفظ کنی، تا وقتی میترسم کمکم کنی... که بیای به لبه و ببینی چی اونجاست...»
آدام: «اما اگه من اشتباه کنم...؟»
تسا: «غیر ممکنه که اشتباه کنی!»
[Now Is Good] [2012] [حالا خوبه]
کاب:«مهمترین انگل غیرقابل نابودی چیه؟ باکتری؟ ویروس؟ یا کرم روده؟...: نه بلکه یک فکر... انعطاف پذیر و به شدت مُسری.... یکبار که فکری وارد ذهن آدم شد، تقریبا غیرممکنه که بتونی از ریشه نابودش کنی... فکری که کاملا شکل گرفته و قابل درک باشه، تو ذهنت میمونه... درست این تو (اشاره به سرش میکند).»
[Inception] [2010] [تلقین : سرآغاز]
دن: «بخاطر همینه که عاشق موسیقیام...»
گرتا: «بخاطر چی؟»
دن: «باعث میشه پیش پا افتادهترین منظرهها، یهو برات کلی معنا پیدا کنه... تمام این منظرههای کلیشهای تبدیل میشن به چیزهای زیبا، مثل یه مروارید گازدار!»
[Begin Again] [2013] [شروعی دوباره]