اَوی:«هشتاد و شش قیراط»
رزرباد:«کجا؟»
اَوی:«لندن»
رزرباد:«لندن؟!»
اَوی:«لندن»
دستیار:«لندن؟؟!!»
اَوی:«بله، لندن... همونجایی که ماهی، چیپس، چایی، غذاهای مزخرف، بدترین آب و هوا و "مری پاپینس" لعنتی رو داره... لندن!»
[Snatch] [2000] [اسنچ : قاپزنی]
اَوی:«هشتاد و شش قیراط»
رزرباد:«کجا؟»
اَوی:«لندن»
رزرباد:«لندن؟!»
اَوی:«لندن»
دستیار:«لندن؟؟!!»
اَوی:«بله، لندن... همونجایی که ماهی، چیپس، چایی، غذاهای مزخرف، بدترین آب و هوا و "مری پاپینس" لعنتی رو داره... لندن!»
[Snatch] [2000] [اسنچ : قاپزنی]
سامرست:«ارنست همینگوی یکبار نوشته بود: "دنیا جای خوبیه و ارزش جنگیدن رو داره"... من با قسمت دومش موافقم.»
[se7en] [1995] [هفت]
والتر وایت:«فکر میکنی داری با کی حرف میزنی؟ فکر میکنی داری تو صورت کی نگاه میکنی؟ هیچ میدونی تو این یه سال گذشته چی کشیدم؟ حتی اگه بهت بگم هم باورت نمیشه... میدونی اگه یهو تصمیم بگیرم که دیگه نرم سرِ کار چه اتفاقی میافته؟ تشکیلاتی به این بزرگی که عظمتش به اندازهی بازار بورسه خیلی راحت نابود میشه. غیب میشه!... اگه من نباشم کارشون به کلی میخوابه... نه. قطعا نمیدونی داری دربارهی کی حرف میزنی، پس بذار بهت بگم من جونم تو خطر نیست، اسکایلر... من خودِ خطرم!... در خونه زده میشه، بازش میکنم و یه گلوله کاشته میشه وسط مغزم؟ فکر کردی همچین اتفاقی ممکنه برا من بیافته؟... نه، من کسیام که در میزنه!»
[Breaking Bad] [S04E06] [2011] [بریکینگ بد]
رهگذر:«...همیشه فکر میکنی این مسائل فقط برای آدمای دیگه اتفاق میافته، اما وقتی که برای خودت اتفاق افتاد، به طرز ناامیدکنندهای نابود میشی...»
[Irréversible] [2002] [برگشتناپذیر : تغییرناپذیر]
رئیس زندان:«قانون اینجا همش سکوته. ما اینجا وانمود به اصلاح نخواهیم کرد. ما کشیش نیستیم، ما عمل کنندهایم! یه دستگاه که حیوان زنده رو به بسته خوراکی تبدیل میکنه! ما مردان پرخطر رو به مردان بی خطر تبدیل میکنیم. ما این کار رو با شکستن شما انجام میدیم. شکستن فیزیکی و روحی شما. برای کله تون اینجا اتفاقات عجیبی می افته! همه آرزو هاتون رو از سرتون بیرون کنین. کم خودتونو ارضا کنید چون، قوای جسمی تون رو تحلیل می بره...»
[Papillon] [1973] [پاپیون]
آنتونی:«کمی پول برای نهارم نیاز دارم پدر... فقط 1000 فرانک»
پدر:«پس تو امیدواری که 500 تا گیرت بیاد، اما در واقع 300 تا نیاز داری، بیا اینم 100 تا...!»
[The 400 Blows] [1959] [چهارصد ضربه]