دیالوگ

دیالوگ
طبقه بندی موضوعی

۵۲ مطلب با موضوع «بر اساس سال :: دهه 2010» ثبت شده است

بس:«تو چه حقی نسبت به سیاه پوستات داری؟»

اپس:«چه حقی؟... من خریدمشون، پولشون رو دادم!»

بس:«البته که اینکارو کردی. قانون میگه که شما حق نگهداری یه سیاه پوست رو داری؛ ولی با عرض معذرت خدمت قانون، این دروغه (اشتباهه). آیا هر چیزی که قانون تصویبش کرده، کار درستیه؟ فرض کن قانونی تصویب بشه که بر طبق اون تو یک مرد آزاد باشی و به بردگی بگیرنت؟»

اپس:«هان؟!»

بس:«فقط فرض کن!»

اپس:«این مورد اصلا فرض کردن تو کتش نمیره!»

بس:«قوانین عوض میشن، نظام های اجتماعی فرو میریزن، اپس... این حقایق و باورهای جهانیه که همیشه ثابت می‌مونه. این یه حقیقته. یه حقیقت واضح که هر چیزی که درست و خوبه، برای همه همین طوره. سیاه و سفید با هم برابرن.»

اپس:«منو با یه کاکاسیاه مقایسه می‌کنی، بس؟»

بس:«من فقط سوالم اینه که از منظر خدا فرق شما با هم چیه؟»

[12 Years A Slave] [2013] [دوازده سال بردگی]

کاب:«تو منتظر یه قطاری... قطاری که تو رو به یه جای دور می‌بره... تو می‌دونی که امیدواری قطار تو رو به کجا ببره؛ اما مطمئن نیستی... با این حال برات مهم نیست... بهم بگو چرا؟»

مال:«چون ما با هم خواهیم بود...»

[Inception] [2010] [تلقین : سرآغاز]

والتر وایت:«فکر می‌کنی داری با کی حرف می‌زنی؟ فکر می‌کنی داری تو صورت کی نگاه می‌کنی؟ هیچ می‌دونی تو این یه سال گذشته چی کشیدم؟ حتی اگه بهت بگم هم باورت نمیشه... می‌دونی اگه یهو تصمیم بگیرم که دیگه نرم سرِ کار چه اتفاقی می‌افته؟ تشکیلاتی به این بزرگی که عظمتش به اندازه‌ی بازار بورسه خیلی راحت نابود میشه. غیب میشه!... اگه من نباشم کارشون به کلی می‌خوابه... نه. قطعا نمی‌دونی داری درباره‌ی کی حرف می‌زنی، پس بذار بهت بگم من جونم تو خطر نیست، اسکایلر... من خودِ خطرم!... در خونه زده میشه، بازش میکنم و یه گلوله کاشته میشه وسط مغزم؟ فکر کردی همچین اتفاقی ممکنه برا من بی‌افته؟... نه، من کسی‌ام که در میزنه!»

[Breaking Bad] [S04E06] [2011] [بریکینگ بد]

مادر:«اگه دوچرخه برونی دیگه نمیتونی بچه دار بشی!»

وجده:«اما تو که دوچرخه نروندی و نمیتونی بچه دار بشی!»

[Wadjda] [2012] [وجده]

پـدر:«نمیشه که همزمان به سه دین متفاوت ایمان داشته باشی... چون همزمان ایمان داشتن به چند چیز مثل اینه که به هیچ چیز ایمان نداشته باشی... چطوری میتونی موفق باشی اگه نتونی مسیر درست رو انتخاب کنی؟... جای اینکه مدام دینتو تغییر بدی، چرا با دلیل و منطق با مسئله روبرو نمیشی؟... علم در طی چند قرن اخیر، بیشتر از ده ها هزار دین سطح شناخت ما نسبت به دنیا رو افزایش داده...»

مادر:«دانش میتونه نشون بده که تو دنیای بیرونمون چه خبره، اما قادر نیست به دنیای درونمون راه پیدا کنه...»

[Life of Pi] [2012] [زندگی پای]

تئودور:«گاهی اوقات فکر میکنم همه ی احساس هایی که لازمه رو تجربه کردم... و از اینجا به بعد دیگه هیچ احساسی نخواهم داشت... هر احساسی هم که دارم فقط یه نسخه ضعیف تر از احساساتیه که قبلا داشتم...»

[Her] [2013] [او]