دیالوگ

دیالوگ
طبقه بندی موضوعی

الوی: «یه نفر میره پیش روانپزشک و میگه: "دکتر، برادر من دیوونه‌ست. اون فکر میکنه که مرغه!" بعد دکتر میگه: "خب چرا نمی‌فرستیش بیمارستان؟" بعد اون یارو میگه: "می‌خواستم بفرستمش، ولی من تخم‌مرغ نیاز دارم!" خب من حدس میزنم که این تا حد زیادی شبیه احساس من نسبت به "روابط زن و مرد" هست. روابطی که کاملا غیرمنطقی، دیوانه‌کننده و مسخره‌ست. اما گمونم بیشترمون به این روابط ادامه میدیم به این دلیل که به تخم مرغ هاش نیاز داریم.»

Alvy:
this... this guy goes to a psychiatrist and says, "Doc, uh, my brother's crazy; he thinks he's a chicken." And, uh, the doctor says, "Well, why don't you turn him in?" The guy says, "I would, but I need the eggs." Well, I guess that's pretty much now how I feel about relationships; y'know, they're totally irrational, and crazy, and absurd, and... but, uh, I guess we keep goin' through it because, uh, most of us... need the eggs.


 Annie Hall / 1977 / Woody Allen / آنی هال

نظرات  (۴)

  • طاها میرویسی
  • چه جالب
    برای فیلم های جدید هم بذارین اگه میشه!
    پاسخ:
    به زودی دیالوگ فیلم های جدید هم قرار میگیره :)
    قلم خاص وودی آلن فیلم هاشو همیشه یه سرو گردن بالاتر از بقیه قرار می ده برا من، شاید برای همه اینطور نباشه البته
    پاسخ:
    به نظر من وودی آلن خیلی جلوتر از اینکه فیلمساز بزرگی باشه، نویسنده‌ی بزرگیه! نمیشه فیلم های وودی آلن رو بدون تیکه های خاصش به زمین‌وزمان تصور کرد D: یه جورایی موافق نظرتونم :)
    دقیقا قلمش قوی تر از کارگردانیشه و شاید من به همین خاطر بیشتر تحت تاثیرش قرار گرفتم
    پاسخ:
    :)
     سینمای وودی آلنُ عاشقم +++
    پاسخ:
    :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">