دیالوگ

دیالوگ
طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ادوارد نورتون» ثبت شده است

بـاب:«زمانی بود که من همه چیز و همه کس رو متهم می‌کردم، به خاطر همه‌ی دردها و رنج‌ها و چیزهای زننده‌ای که مواجه‌شون می‌شدم... اما دیدم که این چیزها برای مردم هم اتفاق می‌افته... هر کسی رو متهم می‌کردم، مردم سفید پوست رو متهم می‌کردم، جامعه رو متهم می‌کردم، خدا رو متهم می‌کردم... ولی هیچوقت هیچ جوابی نگرفتم. به این دلیل که همیشه از خودم سوال‌های غلط می‌پرسیدم. تو باید سوال های درست از خودت بپرسی.»

درک:«مثل چی؟»

بـاب:«هر کاری که تا حالا انجام دادی، باعث شده زندگیت بهتر بشه؟»

[American History X] [1998] [تاریخ مجهول آمریکا]

راوی:«من پیاز مغز جک هستم.»

«من عرق سرد جک هستم.»

«من رودهی بزرگ جک هستم.»

«من صفرای خشمگین جک هستم.»

«من مکملِ تعجبِ ناقصِ جک هستم.»

«من پوزخندِ مغرورانه‌ی انتقامِ جک هستم.»

«من زندگی به هدر رفته‌ی جک هستم.»

«من حسِ ملتهبِ طردشدگی جک هستم.»

«من قلب شکسته‌ی جک هستم.»

[Fight Club] [1999] [فایت کلاب : باشگاه مبارزه]

راوی:«احساس می‌کردم که دارم یه گلوله وسط چشم همه‌ی خرس‌های پاندا میکارم تا نتونن نسل خودشونو با تولید مثل نجات بدن... دلم می‌خواست دریچه‌ی تانکر نفتکش‌ها رو به روی سواحل فرانسه باز کنم تا همه غرق بشن و نتونم ریختشونو ببینم... دلم می‌خواست دود سیگار رو تنفس کنم... احساس می‌کردم که باید یه چیز قشنگ رو نابود کنم...»

[Fight Club] [1999] [فایت کلاب : باشگاه مبارزه]