دیالوگ

دیالوگ
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیدنی لومت» ثبت شده است

نفر هشتم:«خیلی سخته که تعصبات شخصی رو در چنین مواقعی دور نگه داشت... هر وقت باهاش مواجه میشید، این تعصبات، حقیقت رو محو میکنن... من خودمم نمی‌دونم حقیقت چیه و فکر نمی‌کنم کسی هم بتونه حقیقت رو درک کنه... نه نفر از ما فکر می‌کنیم که متهم بی‌گناه باشه، اما با احتمالات سروکار داریم... شاید هم داریم اشتباه می‌کنیم؛ شاید داریم یه آدم گناهکار رو آزاد می‌کنیم... نمی‌دونم. هیچکس نمی‌دونه، اما ما تردیدی منطقی در ذهن داریم و این چیزیه که در نظام دادگاهی اهمیت داره... هیچ هیئت‌منصفه‌ای نمی‌تونه کسی رو گناهکار تشخیص بده مگه اینکه یقین داشته باشه... ما نه نفر نمی‌فهمیم که شما سه نفر چطور مطمئن هستین.»

[12 Angry Men] [1957] [دوازده مرد خشمگین]

سال:«تو سیگار نمی‌کشی؟»

سیلویا:«نه»

سال:«چرا...؟ چرا می‌خوای از الان شروع کنی؟»

سیلویا:«می‌ترسم بمیرم، دلیلش اینه!... چیه مگه تو سیگار نمی‌کشی؟»

سال:«نه»

سیلویا:«چطور ممکنه؟»

سال:«من نمی‌خوام سرطان بگیرم... هر کاری که دلت میخواد انجام بده، فقط خواستم بیشتر از بدنت مواظبت کنی»

سیلویا:«بدنم؟ برای چی؟!»

سال:«بدن عبادتگاه خداست»

سیلویا:«جدی میگی؟... به یه بانک دستبرد می‌زنی، اما بدنت رو سالم نگه می‌داری؟!»

[Dog Day Afternoon] [1975] [بعد از ظهر سگی]